وید رابسون: «وقتش است که سهمم را بگیرم!»
بنا بر اسناد و واقعیات، وید رابسون پیش از طرح دادخواست سعی کرده بود با چاپ کتابی درباره داستان سواستفاده جنسی مایکل جکسون پول دربیاورد و از این راه خودش را «مطرح» کند. او همچنین طلاق از همسرش که درباره درستی این پروژه شک داشت را نیز در نظر گرفته بود.
وید رابسون، کسی که چهار سال بعد از مرگ مایکل جکسون به او اتهام کودکآزاری زد، کمی پیش از آن درصدد بود تا با فروش کتابی درباره این موضوع کسب درآمد کند. طبق اسناد فاش شده در دادگاه که مایه تعجب همه شد، او در یادداشتی شخصی نوشته بود: «وقت آن رسیده است که سهمم را بگیرم!»
رابسون به شدت در تلاش بود که داستانش در تمام دنیا صدا کند و به همین منظور به چندین ناشر معروف مراجعه کرده و برای حق نشر آن «مبلغ کلانی پول» درخواست کرده بود، ضمن اینکه در بلاگ شخصیاش نوشته بود ماجرای مورد سواستفاده جنسی قرار گرفتنش او را به عنوان یک قربانی «مطرح و مرتبط» خواهد کرد.
اما وقتی ناشران پیشنهاد او را نپذیرفتند، او از فرط درماندگی دعوی مدنی 1.5 میلیارد دلاری را برای دریافت غرامت از بنیاد مایکل جکسون طرح کرد.
همچنین طبق اسناد دادگاه سه سال طول کشید تا وکلای بنیاد مایکل جکسون به پروژه کتاب او پی بردند چراکه رابسون سعی کرده بود آن را مخفی کند.

این طراح رقص بنا به ادعا همکاری لازم را نداشت و پیشنویسهای کتاب را پنهان کرده بود، اما قاضی متوجه وجود چنین کتابچه خاطراتی شد و به او دستور داد که کلیه اسناد مرتبط به پرونده را تسلیم کند.
علاوه بر این، رابسون چندین بار از پاسخ به این درخواستها و ارائه مکاتبات مربوط به پرونده طفره رفته و بسیاری از پیامهایش، از جمله 50 ایمیل به مادرش، را تعدیل و ویرایش کرده بود.
تمامی جزئیات مربوط به یادداشتهای پرتفصیل، پیشنویسهای کتاب، ایمیلهای ارسالی به یک مدیربرنامه و چندین ناشر مختلف در این پرونده حقوقی گرد آمده است.
این اسناد از اقدامات پیش از طرح دعوی مربوط به سال 2013 توسط این رقصنده استرالیایی پرده برداشته است.
این افشاسازی ممكن است باعث شود بررسیهای بيشتر و دقیقتری در مورد ادعاهای رابسون مبنی بر سواستفاده جنسی، كه تا اين زمان نیز زیر ذرهبین بودهاند، صورت بگیرد.

وينس فينالدی، وكيل مدافع و نماينده رابسون و سيفچاک در این پرونده که مدعی هستند جکسون آنها را مورد سواستفاده جنسی قرار داده بود، گفته است كه این مدارک «مغرضانه» و «یکجانبه» هستند.
او گفت: «به همين دليل است كه ما خواهان برپايی دادگاه هستيم تا قانون ادله اثبات دعوی در کار باشد، تا این جریان مطابق با قوانین پیش برود و حقيقتیاب بیطرفی تحت نظارت يک قاضی پرونده را بررسی کند. اين همان چيزی است كه ما میخواهيم و برای آن میجنگیم و تا به آن نرسيم دستبردار نخواهیم بود.»
او افزود: «اينها نظراتی هستند كه توسط همان وكلايی نوشته شدهاند كه افزون بر ٣٠ سال است از آن كودکآزار دفاع میکنند. آنها صدای قربانیان را خفه كردهاند. صدای خانوادههای قربانيان را خفه كردهاند. برای اين مرد عذر خواستهاند و برايش سالها و سالها و سالها بهانهها ساختهاند.»
رابسون، كه اقرار كرده است در جريان دادرسی سواستفاده جنسی مایکل جکسون در سال ٢٠٠٥ تحت سوگند شهادت دروغ داده است، افكارش را اغلب روی كاغذ میآورد و همچنین فاش ساخت که هفت ماه از عمرش را صرف نوشتن كتابش كرده است.
در ايميلی بين رابسون و مدیربرنامه ادبیاش آلن نوينس، به تاريخ ٢٧ فوريه ٢٠١٣، موضوع ایمیل اين گونه عنوان شده است: «پروژه مخفی ما».
در يادداشتی ديگر، به تاريخ آگوست ٢٠١٣ ــ پنج ماه بعد از اقامه دعوی ــ رابسون كه سخت تلاش میکرد تا مربی مديتيشن شود، در بلاگش نوشت: «داستانم درباره اینکه چطور مورد سواستفاده جنسی قرار گرفتم و تأثيرات آن، باعث میشود من مطرح شوم/به موضوعات مهم ربط پیدا کنم.»
در جريان استشهادنامه او، كاترين كلايندينست، وكيل بنیاد جکسون، از ويد پرسيد كه منظورش از آن جمله چيست و رابسون از توضيح دقيق طفره رفت.
او كه هماكنون ٣٦ سال دارد، اینطور توضیح داد: «فکر میکنم این اشاره به قسمتی [از نوشته] دارد كه معلم داشت درباره این حرف میزد که وقتی معلم مدیتیشن میشوید هر كسی مايل نيست مديتيشن را از همان شخص با همان داستان زندگی فرا بگيرد. بنابراين، اين به ماجرای من مربوط میشود که در زمان كودكیام دچار آسيب روحی شدم… و اين يكی از بخشهای زندگی من است كه مرا با افرادی كه تجربيات مشابهی در كودكی خود داشتهاند مرتبط و نزديک میسازد.»

در يادداشت ديگری از آوریل ٢٠١٥، رابسون در جایی نوشته بود «نوشتههايی از افکارم» و جمله دیگری را نیز اینگونه تمام کرده بود: «وقتش است كه سهمم را بگیرم!»
اما وقتی در استشهادنامهاش از او سؤال شد كه منظورش از آن كلمات چيست، گفت كه به خاطر نمیآورد.
هنگامی كه مستند «ترک نورلند» براي اولين بار از شبکه HBO پخش شد و روایتهای بیپرده رابسون و سيفچاک را نشان داد، هيچ كدام از اين سوابق مشخص نبود.
هر دوی اين افراد ادعا میکنند كه جكسون آنها را هنگامی كه كودک بودهاند آزار جنسی میداده است.
بعد از پخش این مستند دو قسمتی، اپرا وينفری در برنامهای به نام «پس از نورلند» با هر دوی اتهامزنندگان مصاحبه كرد و رابسون با اینکه میگفت در پی یافتن فرصتی برای بیان داستانش بوده است، تنها درباره پيگيری راههای قانونی حرف زد.

او گفت: «نه ماه از شروع دوره درمانم گذشته بود که این سؤال در ذهنم شکل گرفت، اینکه آیا میتوانم برای این آدم بد (اشاره به حال بدش دارد)، کار خوبی انجام بدهم؟ آیا بستری وجود دارد که از طریق آن بتوانم داستانم را تعریف کنم و آنها [بنیاد] مجبور بشوند که صدایم را بشنوند و پاسخگو باشند؟ از نظر من، این ماجرا از همین جا شروع شد چون یکی از بسترها نظام حقوقی بود.»
اما شبکه تلویزیونی دیلیمیل پی برد که تمام این ماجرا برای رابسون زمانی شروع شد که او تصمیم گرفت از ارتباطش با این خواننده بزرگ فقید پول به دست بیاورد و به همین جهت روزی یک ساعت داستان زندگیاش را مینوشت.
او سپس در اواخر سال 2012 نزد آلن نوینز، رئیس دفتر ادبیات رنسانس و استعدادها، واقع در لسآنجلس رفت تا قراردادی را جهت انتشار کتابش با ناشران آمریکایی و انگلیسی تنظیم کند.
رابسون در یکی از جلسات استشهادش در حضور وکلای بنیاد جکسون گفت که او «فقط به خاطر روند درمانش شروع به نوشتن کرد.» و در ادامه توضیح داد که این نوشتهها تبدیل به پیشنویسی برای کتابی در نیمه دوم سال 2012 شد.
او گفت نوینز را به عنوان نماینده مجاز خود انتخاب کرد تا با ناشران درباره تضمین قراردادی برای انتشار کتابش صحبت کند اما هرگونه مذاکره درباره پول را انکار کرد.
اما طبق اسناد، خانم کلایندینست از طرف بنیاد به او گفت: «من وقتی با آقای نوینز تلفنی صحبت کردم، او خود داوطلبانه به من گفت که شما بابت کتابتان مبلغ کلانی پول خواسته بودید. آیا میخواهید بگویید که او دروغ میگوید؟»
رابسون پرسید: «دوباره به من بگویید که او گفت من چه گفتم؟»
– «اینکه شما بابت کتابتان مبلغ کلانی پول خواسته بودید.»
رابسون پاسخ داد: «حقیقت ندارد» و تأکید داشت که او درباره اینکه چه چیزی به ناشران باید گفته شود هیچ دستوری به او نداده بود، جز اینکه «نمیخواست در چنین کتاب جنجالبرانگیزی نقشی داشته باشد.»
اما یکی از منابع نزدیک به خانواده رابسون به دیلیمیل تیوی گفت که رابسون وقتی اولین بار راجع به نوشتن این کتاب صحبت کرد، انتظار داشت این معامله هزینه لازم برای تأسیس یک سازمان غیرانتفاعی برای کمک به قربانیان کودکآزاری از طریق درمان و مدیتیشن را فراهم آورد.
این رقصنده گفت به یاد نمیآورد که نوشتهای با چنین مضمونی را برای ناشران ارسال کرده یا چیزی را برای ارسال تأیید کرده باشد.
اما ایمیلهای ارائهشده در دادگاه نشان داد که دستکم سه دفتر انتشاراتی این کلمات او را به شکلهای مختلف خواندهاند.
طبق ایمیلی به تاریخ فوریه 2013 که در آن رابسون از نماینده خود درخواست کرده بود که لیستی از اسامی دفاتر انتشاراتی را ارسال کند تا تمام گزینههای بررسیشده را در اختیار داشته باشد، مدیران دفاتر انتشارات هارپر کالینز، پن مکمیلان، سیدویک و جکسون پیشنهاد چاپ کتاب او را در دست بررسی داشتند.
هرچند، کمی بعد در بهار همان سال، تمامی ناشران پیشنهاد او را رد کردند.
در ماه می همان سال، رابسون علیه بنیاد مایکل جکسون و کمپانیهای این هنرمند اقامه دعوی کرد.
این اسناد همچنین برملا کردند که قضیه نوشتن این کتاب باعث ایجاد اختلاف شدیدی بین رابسون و همسرش آماندا شده بود.
بر اساس مستندات دادگاه، آماندا از همسرش پرسیده بود که آیا نوشتن این کتاب «کار درستی بوده است یا نه».
در فوریه ۲۰۱۳ ــ زمانی که ناشران در حال بررسی پیشنهاد چاپ کتاب رابسون بودند ــ او افکارش را در بلاگش با خوانندگان در میان میگذاشت. وکلای بنیاد جکسون از همین نوشتههای او در دادگاه استفاده کردند.

او نوشته بود: «آماندا نمیتواند جلوی کاری که میخواهم انجام بدهم را بگیرد. او مجبورم میکند که به طلاق فکر کنم، این کارش باعث میشود تا این حد عصبانی بشوم. من ۷ ماه گذشته عمرم را وقف این کتاب و این راه کردهام. حالا، او سعی دارد از من بپرسد که آیا این کار درستی است یا نه؟»
وقتی از وید درباره این یادداشت سؤال شد، او تصور اینکه واقعاً درباره طلاق فکر کرده باشد را رد کرد.
او گفت: «هیچ چیز جدیای نبود. فقط یک لحظه احساسات بر من غلبه کرد و عصبانی شدم و این فکر از ذهنم گذشت، ولی هرگز چیزی بیشتر از این نبوده است. قطعاً بحثهای شدیدی داشتیم اما هرگز به خاطر نمیآورم که او چنین حرفی به من زده باشد یا حتی اشارهای کرده باشد که من نباید آن کار را انجام بدهم.»
وقتی وکیلها از رابسون پرسیدند که چرا از پیگیری قرارداد نشر کتاب منصرف شد، او گفت که این تصمیم خودش بود نه بیعلاقگی ناشران.
او گفت: «این روش به اندازهای که میخواستم تأثیرگذار نبود و حقیقت سواستفاده جنسی مایکل از من را نشان نمیداد و کمکی برای دیگران نمیشد.»
همچنین طبق مستندات دادگاه وقتی از رابسون خواسته شد تا «تمامی مکالمات و مکاتبات مربوط به اتهاماتش در خصوص این سواستفاده جنسی را ارائه دهد» او قسم خورد که تنها یک مدرک وجود دارد.
هاوارد ویتزمن، از وکیلان بنیاد جکسون گفت: «اما مدارک جمعآوریشده توسط اشخاص ثالث نشان میدهند که اظهاراتی که رابسون تحت سوگند یاد کرده است دروغ میباشند.»
گفته شده است که رابسون بعدها چندین صندوق پر از مکاتباتی که قبلاً ادعا میکرد وجود ندارند را تسلیم کرد. در این سند گفته شده است که در سه موقعیت مجزا رابسون «به دروغ» مدعی شده بود که تمامی مدارکی که در دست داشته را ارائه داده است، اما وکیلان بنیاد به «ادله روشنی» دست یافتهاند که نشان میدهند او حقیقت را نمیگوید.
ویتزمن افزود: «تا امروز، رابسون نتوانسته مکاتبات بسیاری را که با اشخاص ثالث داشته ارائه کند و هرگز دلیل آن را نیز توضیح نداده است.» او ادامه داد که رابسون «تمام محتوای» ایمیلهای بیشماری، از جمله بیش از ۵۰ ایمیل مکاتبهشده بین او و مادرش و ۲۰ ایمیل دیگر به بقیه افراد خانوادهاش، را «بیهیچ دلیل موجهی» تعدیل و ویرایش کرده بود.
ویتزمن اظهار کرد: «بسیاری از این مکاتبات دستکاریشده کاملاً غیرقابلقبول هستند.»

در بین این مستندات ایمیلی مربوط به تاریخ ۱۶ فوریه ۲۰۱۶ با عنوان «شهادت نگهبان» وجود دارد که بین رابسون و مادرش جوی رد و بدل شده است.
در این مدرک آمده است که، «رابسون ادعای نگهبان سابق نورلند مبنی بر رفتار نامناسب متهم را توصیف میکند و نظر مادرش را در مورد آن میپرسد.»
مادرش هشت دقیقه بعد پاسخ میدهد: «وای! هیچ یک از این حرفها حقیقت ندارد.»
در ادامه سند آمده است: «بقیه پاسخ خانم رابسون در نسخهای که او ارائه داده (به نفع خودشان) نامفهوم شده است و حالا خانم رابسون (به نفع خودشان) ادعا میکند که دیگر به این ایمیل دسترسی ندارد و حتی ارائه آن توسط خود رابسون را نیز دشوار کرده است.
به علاوه، مدارک نشان می دهند که رابسون نتوانسته است چند ایمیل دیگر را از گفتگوی دیگری با مادرش با موضوع «سؤالاتی از مامان» ارائه کند.
رابسون بعد از دو فروپاشی روانی که به گفته خودش به دلیل تجاوزهایی بود که در نورلند به او میشد، مورد درمان قرار گرفت.
او سالها اظهار میکرد که مایکل جکسون هرگز او را به طور جنسی یا حتی به هیچ شکل نامناسبی لمس نکرده است و حتی به مادر خودش هم تا مدتها بعد از مرگ این خواننده در سال 2009 همین داستان را میگفت.

سال ۲۰۰۵، وقتی مایکل جکسون محاکمه و در نهایت از تمامی اتهامات کودکآزاری تبرئه شد، او شاهد اصلی برای دفاع از او بود.
این اطلاعات جدید تنها زمانی مورد توجه قرار گرفت که بنیاد مایکل جکسون به قاضی پرونده گفت که رابسون وضعیت فراهمسازی مدارک مربوط به کتاب را، که به دستور قانون موظف به ارائه آنها بوده، «اشتباه جلوه داده» است. بنیاد در اکتبر ۲۰۱۶ از پروژه کتاب باخبر شد.
در نهایت، قاضی دستور داد تمام پیشنویسها، ایمیلها، فایلهای ضمیمه و مدارک مربوط به کتابی را که رابسون قصد چاپش را داشت بررسی کنند. اما درخواست بنیاد مبنی بر بررسی قانونی کامپیوتر رابسون رد شد.
دادخواست رابسون، که بعداً مدعی دیگری به نام جیمز سیفچاک هم به او پیوست، سرانجام، در دادگاه مردود اعلام شد.
در مستند «ترک نورلند» رابسون و سیفچاک، پادشاه پاپ را به آزار جنسی در طی چندین سال در مزرعه نورلند متهم میکنند.

وقتی جکسون به همراه پل مککارتنی در مزرعه سایکامور (درخت چنار) در حال فیلمبرداری موزیکویدئوی «بگو بگو بگو» بود، عاشق این مزرعه شد و آن را خرید. جکسون که طرفدار بزرگ شخصیت کارتونی پیترپن بود، تصمیم گرفت تا آنجا را به یک نورلند واقعی تبدیل کند.
این ملک ۲,۸۰۰ آکر (حدود 1,133 هکتار) مساحت دارد، یعنی چهار برابر اندازه کشور موناکو است، و ۶۷,۰۰۰ درخت چنار و یک دشت قرمز قهوهای دارد و در دامنه قلهای به ارتفاع ۳,۰۰۰ پا قرار گرفته است که جکسون نام آن را برای بزرگداشت مادرش کوه کاترین نامگذاری کرده است.
سال ۲۰۰۳، جکسون به مارتین بشیر، گوینده تلویزیون بریتانیا، اجازه داد که از زندگی روزمره او و ارتباطش با کودکان در نورلند فیلمبرداری کند. در این مصاحبه جکسون از خوابیدن در کنار کودکان به عنوان بخشی طبیعی از زندگیاش دفاع کرد. (گرچه او در همین مصاحبه عنوان کرد که همراه با گوین آرویزو در یک تخت خواب نمیخوابیدند، بلکه تخت خواب خود را در اختیار گوین قرار میداد و خودش روی زمین میخوابید.)
با این حال دو سال بعد گوین آرویزو که از سرطان نجات یافته بود، جکسون را به کودکآزاری متهم کرد که این موضوع به محاکمه او به اتهام کودکآزاری در سانتا باربارا در سال ۲۰۰۵ منجر شد.
جکسون از تمامی اتهامات تبرئه و در انتها بیگناه شناخته شد، اما دیگر هرگز برای زندگی به نورلند بازنگشت.
منبع: DailyMail