دعوتنامه دومین مجموعه پوشاک مردانه ویرجیل آبلو برای لویی ویتون بسیار خاص و گفتنی بود: یک عدد دستکش سفید پوشیده با سنگهای الماسنما. در شانزدهم ژانویه ویدیویی از این دعوتنامه با کپشن «فقط یکی است بود» در صفحه اینستاگرام لویی ویتون قرار گرفت. مایکل جکسون مضمون مجموعه پاییزه-زمستانه این برند معروف بود.
این دستکش پرجلوه نشان معروفی از مایکل جکسون و نماد کوچکی از شخصیت بسیار بزرگ، درخشان و دستنیافتنی او است.
ویرجیل در مصاحبهای با مجله اینتِرویو در اوایل ماه دسامبر ۲۰۱۸ گفته بود که در استودیو برای الهام گرفتن در کارهایش به آهنگهای مایکل جکسون گوش میدهد.
او گفت: «مجموعه بعدی لویی ویتون بر اساس مایکل جکسون خواهد بود. من وقتی موقع کارم به آهنگهای مایکل گوش میدهم، پیراهن متفاوت، چکمه متفاوت یا شلوار متفاوتی را خلق میکنم. موسیقی کلید کارم است.» آبلو همچنین افزود: «مایکل جکسون مهمترین شخص در نوآوری برای لباس مردان بود.»
در پیشنمایشی او از هدف اصلیاش از اختصاص دادن دومین نمایشش به مایکل جکسون گفت: «هدف اصلی من درست کردن لباس نبود، بلکه این بود که از او به عنوان زمینهای استفاده کنم، و از نگاه او درباره انسانیت حرفی بزنم. من میخواستم مسئله انسانیت را پیش چشم بیاورم.» و در ادامه افزود: «الان بزرگترین سؤال برای من این است که چرا ما لباس درست میکنیم؟ اینها لباسهایی برای مردان است اما چه چیزی یک مرد را میسازد؟ این سؤال خیلی عمیقتر است.»
ویرجیل آبلو طراح مد آمریکایی، دیجی و تهیهکننده موسیقی، از ماه مارس ۲۰۱۸ کارگردان هنری مجموعه پوشاک مردان لویی ویتون شده است.
اینک آبلو تعدادی از شخصیتهای معروف را در هفته مد پاریس و در بزمی نمایشی از پوشاک مردانه به یاد مایکل جکسون به خیابانهای گرافیتیشده نیویورک کشانده است. او اولین آفریقایی آمریکایی است که ریاست یکی از مهمترین خانههای مد اروپایی را عهدهدار شده است. او روز پنجشنبه ۱۷ ژانویه از این بستر منحصربهفرد خود برای گرامیداشت یکی از شناختهشدهترین و نامیترین اجراکنندگان سیاهپوست آمریکایی در جهان بهره برد.
اما ببینیم این نمایش در ذهن آبلو چگونه شکل گرفت و به اجرا درآمد:
صحنهپردازی نمایش همان کلیشههای معروف از نیویورک سیتی بود که اغلب در فیلمها میبینیم: یکی از اهالی محل که عصبانی است ناگهان پنجره خانهاش را محکم باز میکند تا همسایههای شلوغش را ساکت کند؛ یک نوازنده ساکسوفون تنها در گوشهای از خیابان زیر نور چراغ برقی ایستاده؛ تابلوهای راهنمایی و رانندگی و سطلهای زباله در گوشه و کنار صحنه خودنمایی میکردند. اما احتمالاً آنچه توجه حضار را فوراً به خود جلب میکرد صدای آهنگهای مایکل جکسون بود که قبل از شروع نمایش فضا را پر کرده بود، چراکه این ستاره موسیقی پاپ اسطورهای تازهترین منبع الهام برای آبلو شده بود.
در حالی که در نخستین نمایش مد آبلو در ماه ژوئن گذشته رنگهای شاد و روشن و رنگینکمانی به روی صحنه آورده شده بودند، دومین مجموعه او رنگ تیرهتر و، به بیان بهتر، جدیتری را به خود گرفت. تقریباً دو جین مدل که سرتاپا خاکستری یا مشکی بودند نمایش را افتتاح کردند و بعد از آنها مدلها با کت و شلوارهای گشاد و پفی و کاپشنهای پفدار با طرح برند لویی ویتون گرفته تا پلوورهای با طرح پرچم آمریکا و دامنهای پلیسه بلند تکفام به روی صحنه آمدند.
نمایش با پیشدرآمدی از «تریلر» شروع شد. اولین گروه مدلها در گذرگاهی که بازآفرینی تقاطع خیابانهای لودلو و ریوینگتون در منطقه لوئر ایست ساید نیویورکسیتی بود با قدمهای زیگزاگ و با کتهای دولایه، پیراهنهای الهامگرفته از لباسهای نظامی و کت و جلیقههای پفدار با فامرنگ خاکستری وارد شدند. سپس، طیف رنگ خاکستری روشن جای خود را به خاکستری زغالی تیرهتر داد و بعد مشکی و در آخر هم فامرنگهایی از رنگ بنفش و سایر رنگها روی گذرگاه ظاهر شدند.
همه، از نائومی کمپبل گرفته که همچون یک رئیس تمامعیار ظاهر شده بود تا تیموتی شالامی آمده بودند تا این نمایش لباس مردان را که به سرعت به یکی از تماشاییترین نمایشهای مد تبدیل شد ببینند.
سوپرمدل معروف نائومی کمپبل و بازیگران تیموتی شالامی و جوئل اِجرتون و خواننده و ترانهسرا فرانک اوشن، در محل برگزاری این نمایش مد در باغهای توئیلری، از دیدن فضای شهری بازسازیشدهای که یادآور فضای موزیکویدئوهای معروف سلطان پاپ بود بسیار هیجانزده بودند.
مهمانان همگی دعوتنامهشان را که یک دستکش سفید سنگدوزیشده بود به دست داشتند و نگاهشان از روی فروشگاه تجاری چینی، تابلوهای خیابان نیویورک، پیادهروهای پوشیده از برگهای خشکیده و یک سلمانی میگذشت و در آخر روی نوازنده ساکسوفونی در گوشه خیابان میفتاد.
لیستی از معروفترین آهنگهای جکسون که تا بعد از پایان نمایش هم آدم با خودش زمزمه میکند در سالن پخش میشد و کمپبل نیز سرش را با ضرب آهنگها میجنباند و با هیجان فریاد زد: «مایکل جکسونه! قهرمان من!»
این زرق و برق مایکل جکسون بود که از میان منشور لویی ویتون دیده میشد.
آبلو از تصاویر سیاهنمای برخی از مهیجترین و زیباترین ژستهای این هنرمند بزرگ فقید استفاده کرده و آنها را در سبکی سادهتر و بیپیرایهتر بازنگری و به نمایش گذاشته بود.
یک کت نظامی و کمربند و حمایل بزرگ با پارچه پشمی کشمیری یکرنگ خاکستری مرواریدی با ذوق و سلیقه طراحی شده بود، که احتمالاً بیشازحد خودنمایی میکرد.
مدل دیگری کت کوتاهشده غولپیکری با یقه برگرداندهشده و بادکردهای که سفت بالا ایستاده بود به تن داشت و جنس آن از پارچه فلانلی نرم زغالی با بافت یک در میان بود.
امضای جکسون در سرتاسر این رژه بر روی لباسهای هر ۶۴ مدل وجود داشت؛ در نمونههای اول خیلی ظریف به کار رفته بود و در نمونههای آخر کاملاً مشهود بود.
لباسهای دو مدل، که یکی پالتوی کلاهدار نقرهاندود از جنس چرم آلومینیوم فویلی و دیگری جلیقه ایمنی نقرهای به تن داشت، فوراً بعضی از تماشاییترین اجراهای کنسرتی او را در ذهن تداعی میکردند، به ویژه لباسهای مدلهایی که دستکشهای جواهرنشان هم به دست داشتند.
در ادامه این نمایش، آبلو همچنین مجموعهای از کارهای چاپی بر اساس تصاویر کارتونی از فیلم «جادوگر» (The Wiz)، محصول سال ۱۹۷۸، که جکسون در آن در نقش مترسک ظاهر شده بود را به روی صحنه آورد. این فیلم به یکی از کلاسیکهای ستودنی در میان مخاطبان سیاهپوست تبدیل شده است.
آبلو موفق شد که نمایش خود را با کمی حس عاشقانه درآمیزد و همه را شگفتزده کند، که البته تا حدودی به خاطر اجرای موسیقی زنده توسط دِو هاینس، راه رفتنهای گیجکننده مدلها و ارجاعاتی بود که در دوخت لباسهای آنها به لباسهای شمایلی مایکل جکسون شده است.
علاقه وافر این خواننده فقید به لباسهای نظامی شاهانه، کلاههای فدورا با لبه پهن، کفشهای لوفر و هزاران کیلو سنگهای پرتلألو در مجموعه لباسهای او خودنمایی میکنند.
جورابهای زرقوبرقدار و کفش لوفر جکسون که از امضاهای اوست طرح دیگری بود که روی یک تیشرت با ایربراش نقش بسته بود، که احتمالاً از کارهای پرفروش در میان مشتریان جوانتر و پرانرژیتر خواهد بود.
لباسهای مدلهای آخر مزین به پرچمهایی از کشورهای مختلف بودند، که تکآهنگ خیریهای «ما دنیاییم» (We Are The World) و کنسرت خیریهای «متحد کنار هم میایستیم» (United We Stand) را به ذهن متبادر میساختند.
آبلو در تمجید از قهرمان خود، مایکل جکسون، او را «نماد جهانی اتحاد روی کره زمین» نامید.
او همچنین کیفهای با طرح برند لویی ویتون را که در تاریکی میدرخشند به نمایش گذاشت و کفشهای کتانی بازتابنده را روی مد آورد.
درست پیش از پایان نمایش مدلها، با تاریک شدن فضای سالن، گروه منتخبی از آنان یکبار دیگر با کتواک به روی گذرگاه آمدند و کتانیها و کیفهای دافل مزین به LV شبتاب خود را به نمایش گذاشتند و جذابترین قسمت اینکه کف گذرگاه طوری طراحی شده بود که با قدم برداشتن مدلها چراغهایی روی گذرگاه روشن و سپس در تاریکی محو میشد، درست همانند کف پیادهرویی که مایکل جکسون در موزیک ویدئوی کلاسیک «بیلی جین» (Billie Jean) روی آن قدم برمیداشت، و به این ترتیب رد درخشانی از انرژی غیر قابل وصفی را در سالن بر جای گذاشتند و این بزرگداشت ویرجیل آبلو با برند لویی ویتون برای مایکل جکسون تکمیل شد.
برای بخش پایانی، در حالی که کاوری از آهنگ «اگه میخوای چیزی رو شروع کنی» (Wanna Be Startin Somethin) اجرا میشد تمام مدلها به روی صحنه آمدند و جوان سیاهپوست لاغراندامی به نام آلتون میسون با لباس بنفش گشاد و راحتی در میان آنها با رقص انفرادی و با اجرای چندین پشتک وارونه در هوا نگاه همه را به خود جلب کرد و سپس ویرجیل با ذوق و خوشحالی فراوان از یک خواربارفروشی بیرون آمد و به عنوان آخرین نفر از گذرگاه عبور کرد.
در گالری زیر میتوانید تعدادی از مجموعه پاییزه-زمستانه ۲۰۱۹ آبلو برای برند لویی ویتون را که در طراحی آنها از مایکل جکسون الهام گرفته است تماشا کنید:
تصاویر کامل این مجموعه را میتوانید در اینجا ببینید.
همچنین میتوانید ویدیوی کامل این رویداد را در زیر تماشا کنید:
منابع: Elle / Billboard / Fashionista / Vogue
2 دیدگاه. دیدگاه تازه ای بنویسید
چه حرکت خوبی !لابه لای این همه خبرهای زشت و چرک این روزا این خبر مجال نفس کشیدن از بین این همه آلودگی رو هرچند کوتاه به آدم میده! نمی تونم بگم کاملا اما حالا می فهمم مایکل به چه سختی ایی زندگی می کرد ما حتی نمی تونیم یک روز اینجوری زندگی کنیم ایمان دارم تنها مایکل جکسون از پس این نوع زندگی برميومد فکر می کنم به یکی دیگه از خصوصیات خوبش بیش از حد قوی بودن رو هم باید اضافه کرد چن تا نکته راجع به مایکل هست مایلم اینجا بگم امیدوارم انجمن محترم لحاظ کنن ابتدا اینکه اگر دقت کنید تمامی اتهاماتی که به مایکل وارد شده از بعد از دوران تریلر و انتشار آلبوم بد” هست اونها میگن مایکل پدوفيل بوده ! از اونجایی که این افراد با عام جامعه کار دارن نکته ایی رو بهش توجه نکردن اینکه اساسا پدوفیلی یک بیماری است نه یک جرم ! علائم پدوفیلی در همون سنین نوجوانی در فرد پدیدار میشه که همزمان هست با بلوغ جنسی نه در یک فرد بالغ در آستانه ی سی سالگی! چرا هیچ موردی از این گونه اتهامات قبل از این دوران در مورد مایکل وجود نداره! مگر مایکل یک شبه تبدیل شد به مایکل جکسون ! شناخته شده ترین فرد جهان که امکان معاشرت با هر فرد از هر قشری از جامعه رو پیدا کرده باشه! مثل اینکه قبل از اون مایکل تو کما بود بعد به یکباره تمايلش بیدار میشه ! استدلالشون همین قدر احمقانه س جالب اینجاست همه موارد رو هم ربط میدن به نورلند” ! هر شخصی با حد پایینی از ضریب هوشی اگر بخواد عمل خلافی رو انجام بده لزوما تو خونه و محل زندگی اش اينکارو نمی کنه ! بخصوص که اون فرد مایکل جکسوني باشه که همه دنیا 24ساعت شبانه روز در حال تماشاش هستن! تناقضات در مورد ادعاشون بیداد می کنه فردی که از هیچ تلاشی فروگذار نمی کنه تا یک کودک شاد باشه سلامت باشه حق حیات دوباره پیدا کنه همزمان همون فرد تمایل عجیبی داره با همون کودکان عمل جنسی انجام بده ! شاید لازم باشه این افراد یکم روانشناسی بخونن یا حداقل منطق رو بلد باشن منطق میگه جمع نقيض ها محال است ! در آخر امیدوارم انجمن یک اتاق فکر از دوستان مشتاق و با انرژی تشکیل بدن تا بتونن هم تحرک و پویایی رو بالا ببرن در انتشار مطالب هم در مواقع حساس و اضطراری چاره اندیشی سریع و مناسب صورت بگیره با تشکر
سال ها پیش مردم فهمیدن اون بی گناه ولی حالا که چند ساله که اون مرده هنوز دنبال این هستن که اونو توی این دنیا بی اعتبار کنن من به شخصه برای این آدم ها متاسفم